دلبستگی اضطرابی یا همان دلبستگی نا ایمن، به الگوی رفتاری در روابط اشاره دارد که در آن فرد به طور مداوم از رها شدن می ترسد. به عبارت سادهتر، فردی که دلبستگی اضطرابی دارد، همیشه نگران است که شریک عاطفی او را رها کند و به همین علت سعی در کنترل کردن او دارد. این نوع از دلبستگی در کودکان و بزرگسالان وجود دارد.در ادامهی متن توضیحات بیشتری را بیان میکنیم.
دلبستگی اضطرابی چگونه ایجاد می شود؟
دلبستگی اضطرابی یکی از سبکهای دلبستگی ناایمن است که در آن فرد در روابط عاطفی احساس ناامنی، نگرانی مداوم از طرد شدن و نیاز بیشازحد به تأیید و توجه دارد. این افراد اغلب از تنها ماندن میترسند و نسبت به فاصله یا بیتوجهی طرف مقابل واکنشهای شدید عاطفی نشان میدهند.
الگوی دلبستگی همراه با اضطراب از چه زمان ایجاد میشود؟
الگوی دلبستگی همراه با اضطراب یکی از انواع سبکهای دلبستگی ناایمن است که معمولا ریشه در تجربههای دوران کودکی، مانند بیثباتی در دریافت محبت یا پاسخدهی ناپایدار والدین دارد. زمانی که کودک در رابطه با والدین یا مراقبانش، عشق، امنیت یا توجه کافی و پایدار دریافت نکرده است. اگر والدین گاهی مهربان و گاهی سرد یا بیتفاوت بوده باشند، کودک یاد میگیرد که برای حفظ رابطه باید دائما نگران، هشیار و وابسته باشد. همین الگو در بزرگسالی به صورت ترس از رها شدن، حساسیت بالا به رفتار طرف مقابل و نیاز شدید به تایید و توجه دائمی از سوی شریک عاطفی خود و همچنین نزدیکی و اطمینان مداوم بروز میکند. آنها ممکن است به دلیل نگرانی از دست دادن رابطه، رفتاری کنترلگر، حساس یا بیشازحد وابسته نشان دهند. این سبک دلبستگی میتواند روابط را پرتنش و ناپایدار کند، مگر اینکه فرد با شناخت و درمان مناسب، به سمت الگوی دلبستگی ایمن حرکت کند.
سبک دلبستگی اضطرابی در کودکان
در دوران کودکی، کودکان به طور طبیعی و غریزی به دنبال آرامش گرفتن از مراقبان اصلی خود، معمولا مادر، هستند. اگر مراقب به شکل مناسب به نیازها و احساس کودک پاسخ دهد، این تجربه میتواند الگوی دلبستگی ایمن را شکل دهد. به عنوان مثال، وقتی کودک گریه میکند و به به مادر نگاه میکند و مادر به سرعت او را در آغوش میگیرد و او را آرام میکند، کودک درک میکند که نیازهایش پاسخ داده شده است و احساس امنیت میکند.
اما، اگر والدین یا سرپرستان در دسترس نباشند و به صورت مداوم به نیازهای کودک پاسخ ندهند، امکان دارد کودک احساس رهایی و طرد شدن کند. این تجربه میتواند احساسات مانند اضطراب، ناامنی و ترس در کودک ایجاد کند. احساس نیاز به دوست داشتن، آن دسته از نیازهای اساسی است که در هر انسان وجود دارد و تجربههای کودکی در ارتباط با مراقبان اصلی میتواند اثرات ماندگاری بر روی کودک داشته و در طول زمان به شکل الگوهای دلبستگی در روابط بزرگسالی نیز تاثیر بگذارد.
بیشتر بخوانید: اختلال اضطراب چیست؟
علائم دلبستگی اضطرابی در کودکان
1. اضطراب: این کودکان سطح بالاتری از اضطراب را در مقایسه با سایر کودکان از خود نشان میدهند
2. ترس از غریبه ها: در هنگام مواجهه با افراد یا موقعیت های ناآشنا احساس ناراحتی و ترس میکنند
3. پریشانی شدید هنگام جدا شدن از والدین: در هنگام جدا شدن از والدین یا مراقبان اصلی خود، پریشانی شدیدی مانند گریه بیش از حد را نشان میدهند.
4. دشواری در آرام کردن: والدین برای آرام کردن کودکان با سبک دلبستگی مضطرب، دچار چالش هستند
5. وابستگی شدید به والدین و مراقبان: این کودکان به دنبال تماس بیشتر با والدین یا مراقبان خود هستند
6.در مقایسه با کودکان دارای سبک دلبستگی ایمن، کودکان مبتلا به دلبستگی اضطرابی کمتر محیط خود را به شکل مستقل کاوش میکنند و ترجیح میدهند نزدیک والدین یا مراقبان خود بمانند.
7. مشکل در تنظیم احساسات منفی: با مدیریت و کنترل احساسات منفی مانند خشم، غم یا ناامیدی دست و پنجه نرم میکنند.
8. چالش در ایجاد روابط با همسالان: کودکان دارای سبک دلبستگی مضطرب برای برقراری روابط مثبت و سالم با همسالان خود دچار مشکل میشوند.
اگر احساس میکنی در روابطت همیشه نگرانِ طرد شدن، تأیید گرفتن یا وابستگی بیش از حد هستی، ممکن است با سبک دلبستگی اضطرابی روبهرو باشی. در کلینیک روانشناسی مهربد، با همراهی درمانگران متخصص، میتونی ریشههای این الگو رو بشناسی، به امنیت درونی برسی و روابط سالمتری بسازی. همین حالا برای یک جلسه مشاوره وقت بگیر و قدمی جدی برای آرامش ذهن و دل بردار.
علائم دلبستگی اضطرابی در بزرگسالان
- نیاز دائمی به تماس و حمایت دیگران: تمایل دائمی برای اطمینان خاطر، تایید و نزدیکی عاطفی از طرف شریک زندگی خود یا سایرین دارند
- ترس از اینکه مورد توجه قرار نگیرند: نگران این هستند که به راحتی توسط شریک زندگی خود یا دیگران نادیده گرفته شوند یا فراموش شوند.
- احساس عدم اطمینان و شک و تردید از اینکه آیا می توان روی یک شریک عاطفی حساب کرد یا نه.
- حساسیت به طرد و رها شدن: این افراد حساسیت شدیدی نسبت به هرگونه نشانه طرد، انتقاد یا رها شدن دارند که می تواند باعث ایجاد احساس اضطراب، ناامنی و ناراحتی عاطفی شود.
- نیاز به تقویت احساس اعتماد در رابطه با یک شریک عاطفی
- خودبینی منفی: این افراد عزت نفس پایینی دارند
- هوشیار بودن نسبت به نشانههایی که نشان میدهد شریک زندگی در حال کنارهگیری است: این افراد نسبت به هر نشانهای که نشان میدهد شریک زندگیشان در حال دور شدن از او است یا از نظر عاطفی در دسترس او نیست حساس هستند، که میتواند باعث اضطراب شود.
- نگران از دست دادن شریک زندگی خود: اغلب در مورد از دست دادن شریک زندگی خود نگران هستند.
نکته: مهم است که به یاد داشته باشید که این علائم در یک طیف وجود دارند و هر فردی با سبک دلبستگی مضطرب همه آنها را تجربه نخواهد کرد.
بیشتر بخوانید: درمان اضطراب اجتماعی
درمان دلبستگی اضطرابی
برای درمان هرچه زودتر باید اقدام کردچرا که این سبک از اضطراب تبعات زیادی در زندگی اجتماعی فرد ایجاد خواهد کرد. در ادامه انواع درمان ها را به توضیحات مناسب ارائه داده ایم.
درمان بین فردی (IPT)
این نوع درمان یک رویکرد درمانی است که می تواند برای افرادی که اضطراب دلبستگی را تجربه می کنند، مفید باشد. در طول IPT، درمانگر به فرد کمک می کند تا الگوهای مشکل ساز در روابط خود را شناسایی کرده و آنها را حل کند. افراد یاد می گیرند که نیازها و احساسات خود را به طور موثر بیان کنند، مرزهای سالم را توسعه دهند و مهارت های بین فردی خود را بهبود ببخشند. درمانگر به فرد کمک می کند تا ارتباطات قوی تری ایجاد کند و اضطراب را کاهش دهد. با تمرین، افراد می توانند یاد بگیرند که دلبستگی های ایمن تری در خود ایجاد کنند.
درمان شناختی رفتاری (CBT)
درمان شناختی رفتاری (CBT)، درمان موثر برای اضطراب دلبستگی است. از طریق CBT، افراد یاد می گیرند که الگوهای فکری منفی و باورهایی را که موجب اضطراب آنها در روابط میشود را شناسایی و به چالش بکشند. این نوع از درمان به افراد کمک میکند تا برداشتها درباره خود و دیگران را اصلاح کنند و دیدگاههای سالمتر و متعادلتری داشته باشند. با تمرین مهارتهای جدید، افراد میتوانند اضطراب را کاهش دهند و دلبستگیهای ایمنتری ایجاد کنند.
دارو درمانی
در مواردی که فردی دارای هر دو اضطراب دلبستگی و اختلال اضطراب تشخیص داده شده است، داروهایی برای کمک به مدیریت علائم تجویز میشود. یکی از داروهایی که معمولا تجویز می شود، مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs)، مانند سرترالین است. SSRI ها با افزایش سطح سروتونین در مغز عمل می کنند که می تواند به تنظیم خلق و خو و کاهش اضطراب کمک کند. این داروها روزانه مصرف می شوند چند هفته طول میکشد تا اثرات کامل خود را نشان دهند.
بیشتر بخوانید: درمان اضطراب
درمان وابستگی اضطرابی و رسیدن به آرامش در رابطه
درمان وابستگی اضطرابی و رسیدن به آرامش در رابطه، مسیری است که با خودآگاهی و بازسازی درونی آغاز میشود. افرادی که به این نوع وابستگی دچارند، معمولا از ترس طرد شدن یا تنها ماندن، به شکلی افراطی به طرف مقابل وابسته میشوند و همین وابستگی باعث بیثباتی عاطفی و تنش در رابطه میگردد. درمان این الگو شامل تقویت عزت نفس، یادگیری تنظیم احساسات، شناخت الگوهای رفتاری نادرست و ایجاد مرزهای سالم در رابطه است. رواندرمانی، بهویژه درمان شناختیرفتاری (CBT) یا درمان مبتنی بر دلبستگی، میتواند کمک کند تا فرد ریشههای اضطراب خود را شناسایی کرده و الگوی دلبستگی ایمنتری را جایگزین کند. در نتیجه، فرد نهتنها در رابطه بلکه در زندگی شخصیاش نیز به احساس آرامش، ثبات و امنیت درونی دست مییابد.
عزت نفس پایین در وابستگی اضطرابی تاثیر گذار است؟
بله، عزت نفس پایین نقش بسیار مهمی در شکلگیری و تداوم وابستگی اضطرابی دارد. افرادی که خودارزشی ضعیفی دارند، معمولا احساس کافی بودن را در درون خود تجربه نمیکنند و برای احساس ارزشمندی به تایید و محبت دیگران وابسته میشوند. این نیاز مداوم به تایید، آنها را نسبت به کوچکترین نشانههای بیتوجهی یا فاصله در رابطه حساس و مضطرب میکند. در واقع، چون این افراد خود را دوستداشتنی یا شایسته نمیدانند، همواره نگرانند که طرف مقابل آنها را ترک کند یا دوست نداشته باشد، و همین نگرانی منجر به رفتارهای وابسته، کنترلگر یا نیازمندانه میشود. بنابراین، تقویت عزت نفس یکی از گامهای کلیدی در کاهش وابستگی اضطرابی و رسیدن به روابط سالمتر است.
دلبستگی ناایمن و دردِ نداشتن احساس امنیت در عشق
دلبستگی ناایمن باعث میشود افراد در روابط عاشقانه حس راحتی و اطمینان نداشته باشند و همواره نگران از دست دادن یا طرد شدن باشند. این حالت باعث میشود که شخص نتواند به خوبی به شریک خود اعتماد کند و همیشه در شک و تردید به سر ببرد. به مرور زمان، این احساس بیثباتی و ناامنی میتواند روابط را پرتنش و پر از سوءتفاهم کند، طوری که فرد به سختی بتواند آرامش و رضایت واقعی را تجربه کند. در این شرایط، آگاهی از این الگو و تلاش برای تغییر آن میتواند به بهبود کیفیت روابط کمک کند و به افراد فرصت بدهد تا عشق را با امنیت و اطمینان بیشتری تجربه کنند.
نتیجهگیری
در حالی که دلبستگی اضطرابی شامل ترس از رها شدن و تلاش برای اعمال کنترل در روابط است، مهم است که توجه داشته باشیم که این یک الگوی ثابت یا تغییرناپذیر نیست. با آگاهی و اتخاذ رویکرد مناسب، افراد مبتلا به دلبستگی مضطرب می توانند روابط امن تر و سالم تری ایجاد کنند. رویکردهای درمانی درمان بین فردی و درمان شناختی-رفتاری و دارو درمانی میتوانند به افراد کمک کنند تا علل زمینهای دلبستگی اضطرابی خود را درک کنند و راهبردهایی برای مدیریت ترسهای خود، بهبود مهارتهای ارتباطی و تقویت دلبستگیهای ایمنتر ایجاد کنند. رهایی از الگوهای دلبستگی مضطرب و ایجاد روابط رضایت بخش و حمایتی متقابل امکان پذیر است.