افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی در ایران است. این عارضه تقریباً در هر سنی می تواند بروز كند اما دلایلى که منجر به بروز اين بيمارى روانى مى شوند در اكثر مواقع ناشناخته باقى مى مانند. محققان معتقد اند كه دلايل زيادى براى افسردگى وجود دارد كه هميشه قابل شناسايى و پيشگيرى نيست. برخى از عواملى كه مى توانند به بروز افسردگى كمك كنند شامل ژنتيك، كاركرد شيميايى مغز، برخى شرايط پزشكى، سوء مصرف مواد، استرس و تغذيه نامناسب است. در ادامه اين مطلب به عواملى كه ريسك ابتلا به اين بيمارى را افزايش مى دهند اشاره مى شود.
عوامل خطر مربوط به مغز و بدن
گفتنى است كه در بسيارى از موارد بروز افسردگى مى تواند ناشى از مشكلات مغزى فرد باشد.
لازم به ذكر است كه عدم تعادل شيميايى مغز مى تواند منجر به بروز انواع اختلالات روانى شود كه افسردگى نيز يكى از آنهاست. به اين ترتيب كه برخى عوامل مهم بيولوژيكى در انتقال دهنده هاى عصبى تاثير زيادى در خلق و خو دارند. انتقال دهنده هاى عصبى دوپامين، سروتونين و نوراپى نقش مهمى در تعيين خلق و خو دارند.
سلامت جسمی و شرایط پزشکی خاص
در صورت ابتلا به يك بیماری مزمن، اختلال خواب و یا بیماری تیروئید احتمال بروز علائم افسردگی افزايش پيدا مى كند. همچنین میزان افسردگی در افرادی که دارای درد مزمن، دیابت و سرطان هستند بیشتر است. اين در خالى است كه ذهن و بدن انسان به وضوح با يكديگر در ارتباط هستند. اگر شما مشکل جسمی را تجربه کرده اید، ممکن است تغییراتی در سلامت روان خود نیز بيابيد. به خاطر داشته باشيد كه بیماری از دو طریق با افسردگی ارتباط دارد. استرس ناشى از یک بیماری مزمن مى تواند بخشى از افسردگى باشد.
علاوه بر موارد فوق هورمون های جنسی زنانه نيز تاثير زيادى در افسردگى دارند. اين در حالى است كه به طور گسترده ای اثبات شده است كه زنان تقریباً دو برابر مردان دچار افسردگی اساسی مى شوند. لازم به ذكر است كه به دلیل اوج اختلالات افسردگی در سال های تولید مثل زنان اعتقاد بر این است که عواملى كه هورمون ها را دچار تغيير و تحول مى كنند خطر زا هستند. به ویژه در مواقعی که هورمون ها دچار تغيير و تحول مى شوند، از جمله در حدود زمان قاعدگی، بارداری، زایمان، و یائسگی. بنابراين نوسانات هورمونی ناشی از زایمان و شرایط تیروئید نیز می تواند در افسردگی نقش داشته باشد. افسردگی پس از زایمان ممکن است بعد از زایمان یک زن رخ دهد و اعتقاد بر این است که اسن مسئله از تغییرات سریع هورمونی که بلافاصله پس از زایمان رخ می دهد، ناشی می شود.
تاریخچه و سابقه ژنتیکى خانوادگی
وجود سابقه افسردگی یکی دیگر از عوامل خطرزای مهم است. اگر در خانواده شما فرد يا افرادى وجود داشته اند كه دچار افسردگی یا نوع دیگری از اختلال خلقی هستند، احتمال اينكه شما نيز اين علائم را تجربه كنيد زياد است. اين در حالى است كه برآوردها نشان می دهد که افسردگی تقریباً تا ٤٠ درصد توسط ژنتیک تعیین می شود. گفتنى است كه مطالعات نشان می دهد که یک جزء ژنتیکی قوی در بروز افسردگى نقش دارد اما محققان هنوز در مورد همه عوامل خطر ژنتیکی موثر بر افسردگی مطمئن نیستند اما به هر روى اين موضوع ثابت شده است که داشتن پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگ مبتلا به افسردگی خطر افسردگی را دو برابر می کند، البته هنوز مشخص نیست که ژن ها چه نقشی در افسردگی و سایر اختلالات خلقی بازی می کنند.
عوامل خطر مربوط به سبک زندگی
سبك زندگى نيز يكى از عواملى است كه مى تواند در بروز افسردگى نقش داشته باشد. در حالی که بسیاری از عوامل خطر مانند جنسیت یا سابقه خانوادگی قابل تغییر و كنترل نیستند اما تغيير و كنترل سبك زندگى تا حد زيادى به خود فرد بستگى دارد. براى مثال اختلال در ریتم شبانه روزی يكى از انواع اين نوع افسردگى است. به اين معنا كه اعتقاد بر این است که یک نوع افسردگی به نام اختلال عاطفی فصلی وجود دارد که به طور رسمی به عنوان اختلال افسردگی اساسی با الگوی فصلی شناخته می شود. اين نوع اختلال ناشی از اختلال در ریتم شبانه روزی طبیعی بدن است. نور ورودی به چشم این ریتم را تحت تأثیر قرار می دهد و در طی روزهای کوتاه زمستان و هنگامی که افراد ممکن است مدت زمان محدودى را در بیرون از خانه بگذرانند، مختل مى شود.
افرادی که در آب و هوای سردتر زندگی می کنند و روزهای کوتاه و تاریک بيشترى را تجربه مى كنند بيشتر در معرض ابتلا به افسردگى قرار دارند. همچنين کاهش نور خورشید نيز می تواند منجر به افت سطح سروتونین در مغز شود و در نتيجه بر خلق و خو تأثیر بگذارد. تغییرات فصلی همچنین می توانند سطح ملاتونین در بدن را تغییر دهند که اين می تواند خواب را مختل کند و به تغییرات خلقی منجر شود. چنانچه واضح است شما نمی توانید تغییرات فصلی را کنترل کنید اما راه هايى وجود دارد که می توانند كمك كنند تا تاثير اسن تغييرات به حداقل برسد.
عوامل دیگری نیز وجود دارند که بر افسردگی تاثیر می گذارند، این عوامل عبارتند از:
- منزوی و گوشه گیر بودن و نداشتن حامی در اجتماع می تواند یک عامل افسردگی باشد.
- ممکن است در زندگی فرد اتفاق ناگواری بیافتد که عواطف و احساسات وی را دخیل کند. این اتفاقات شامل حوادث ناگوار و یا از دست دادن ناگهانی عزیزان می باشند.
- در صورتی که در زندگی خانوادگی و زناشویی فرد مشکلاتی باشد که به طور مداوم سبب ناراحتی وی گردد.
- در صورتی که فرد مورد آزار جنسی در کودکی قرار گرفته باشد.
- در صورت مصرف مواد مخدر یا الکل ممکن است فرد دچار افسردگی شود.
- ضربه های روحی یا ورشکستگی و فشار مالی می توانند علتی برای افسردگی شوند.
علائم افسردگی
افسردگی ممکن است در هر فردی با علائم متفاوتی بروز کند زیرا این اختلال دارای نشانه های بسیار متفاوت است اما علائمی هم وجود دارند که به طور شایع در افراد افسرده قابل مشاهده و یکسان هستند. در صورتی که با این علائم روبرو هستید باید هر چه سریع تر نسبت به درمان افسردگی اقدام نمایید زیرا اگر در خصوص درمان اقدامی انجام ندهید این اختلال شدید تر شده و انگیزه و شوق زندگی را از شما می گیرد. افسردگی می تواند سبب
این علائم عبارتند از:
احساس ناراحتی شدید
این افراد در هر حالتی ناراحت بوده و در قبال به دست آوردن موفقیت ها یا حل مشکلات از خود خوشحالی نشان نمی دهند.
احساس خستگی مضاعف و نداشتن انرژی لازم
در بسیاری از افراد افسرده شاهد خستگی و نداشتن توان برای انجام کار ها هستیم. این افراد با نوعی بی حالی روبرو هستند که در انجام کار های روزانه تنبلی می کنند.
نوسان خواب
تمام افراد افسرده به علت داشتن خیالات و یا غم دچار اختلال خواب هستند. این افراد یا به شدت می خوابند یا دچار بی خوابی می شوند.
تغییر در اشتها
تغییرات در اشتها و وزن نیز در افراد افسرده مشاهده می شود که در بعضی با زیاد شدن اشتها و در برخی با کم شدن اشتها مواجه هستیم.
احساس بی ارزشی و پایین بودن عزت نفس
این افراد پس از هر اتفاقی خود را مقصر د بروز آن اتفاق می دانند و دائما در حال سرزنش کردن خود هستند. این افراد دارای اعتماد بنفس پایینی بوده و خود را دچار ضعف و کمبود می بینند.
بی حوصلگی
فرد افسرده برای انجام هر کاری ساز مخالف می زند و حوصله انجام هیچ کاری را ندارد.
عصبانیت و خشم
این افراد در تحمل اتفاقات بسیار زودرنج بوده و سریعا خشمگین می شوند.
تفکر به مرگ
فرد در بیشتر سختی ها به دنبال راهی برای پایان دادن به زندگی است.
آیا وسواس هم جز علائم افسردگی است؟
افسردگی و وسواس دو اختلال جدا ناپذیر هستند که معمولا وقتی فرد دچار یکی از آن ها شود به دیگری نیز مبتلا می گردد.
کلام آخر
در نهایت نکته مهم این است که در صورت داشتن علائم افسردگی حتما نسبت به درمان اقداماتی انجام شود که فرد هر چه زود تر بهبود یابد. در صورتی که در تهران زندگی می کنید پیشنهاد ما به شما مراجعه به بهترین کلینیک روانشناسی و روانپزشکی تهران است.
سلام من مدتی پیش دچار یک افسردگی شدم که بهتر شدم و یه جورایی خوب شدم اما الان دچار یه سری خلق و خو شدم مثلا خیلی آدم عصبی ای شدم تا چیزی میشه شروع میکنم به بحث کرد با خانواده و دوستام و سر همین خیلی از دوستام رو از دست دادم حافظم ضعیف شده مثلا یک موضوع رو طی مدت کوتاه کلا از یاد میبرم و این که به شدت آدم استرسی و ساکتی هستم حتی گاهی در طول روز حتی با خانوادم در حد دو کلمه حرف میزنم و با آدما ارتباط نمیگیرم و زمانی که یکی نزدیکم میشه حس بدی میگیرم و به شدت احساس بدی میگیرم شبا گاها تو خواب راه میرم و تو خواب شروع به گریه و یا حرف زدن میکنم یعنی ممکنه خواب بدی ببینم در واقعیت هم وقتی بیدار میشم میبینم صورتم خیس شده و گریه کردم و از همه اینا مهم تر به شدت از ظاهرم ایراد میگیرم و مدام غذا خوردن رو برای خودم محدود میکنم چیکار کنم به نظرتون؟لازمه به روانشناس مراجعه کنم؟
بله دوست عزیز. با توجه به اینکه طبق گفته خودتون افسردگی داشتید. ممکنه دوباره افسردگی تون برگشته باشه